حبس دختر جنوبی در خانه ویلایی برای آزار و اذیت شیطانی + عکس
تاریخ انتشار: ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۶۸۸۸۸
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از رکنا ، به دنبال این گزارش تحقیقات آغاز شد و در بررسیهای اولیه، یکی از بستگان دختر جوان گفت: مدتی قبل مهرنوش از خانهشان در یکی از شهرهای جنوبی کشور خارج و ناپدید شد. این موضوع را به پلیس هم گزارش دادیم اما ردی از مهرنوش به دست نیامد تا اینکه فردی با خانواده مهرنوش تماس گرفت و مدعی شد که او را در یکی از شهرهای شمالی دیده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او ادامه داد: برای یافتن مهرنوش راهی شمال شدم اما ناگهان خواهرش با من تماس گرفت و گفت مهرنوش با او تماس گرفته و گفته حالش خوب نیست و در تهران خانه یکی از دوستانش است. بعد هم دوست مهرنوش دوباره با او تماس گرفته و گفته او را به بیمارستان برده اما فوت کرده است.
فرار از خانه ویلاییبا اعلام موضوع به پلیس در ادامه تحقیقات به دستور بازپرس جنایی تحقیقات از دوست مهرنوش آغاز شد و او گفت: من و مهرنوش مدتهاست که با هم دوست هستیم. روز حادثه در حالی که بشدت مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود، به خانهام آمد و برایم تعریف کرد که با مرد جوانی به نام پژمان که خود را عکاس معرفی کرده در سایت همسریابی آشنا شده است.
پژمان به او پیشنهاد ازدواج داده و بعد هم به بهانه آشنایی و ملاقات، او را به ویلایی در شمال کشور برده است اما در آنجا پژمان او را حبس و به او تعرض کرده است. بعد از چند روز مهرنوش موفق میشود که از پنجره خانه ویلایی فرار کند، اما به خاطر شکنجههایی که شده بود، ساعتی بعد از فرار حالش بد شده و بیهوش کنار خیابان میافتد.
مهرنوش با تماس عابران به بیمارستانی در یکی از شهرهای شمالی منتقل شده و تحت درمان قرار میگیرد. پس از بهبودی از بیمارستان ترخیص شده و راهی خانه من در تهران میشود اما در خانهام حالش وخیم شد و بعد از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داد.
در ادامه بررسیها مشخص شد پژمان مردی متأهل و دارای دو فرزند است و در یکی از خیابانهای پایتخت در یک مشاور املاکی کار میکند.
بدین ترتیب به دستور بازپرس جنایی، پژمان بازداشت و در تحقیقات مدعی شد: در سایت با مهرنوش آشنا شدم و او را به ویلای داییام در شمال کشور دعوت کردم. اما او را مورد آزار و اذیت جنسی و شکنجه قرار ندادم، مهرنوش به خواست خودش ویلا را ترک کرد.
در حالی که مرد جوان منکر اتهام خود بود، در بازرسی گوشی تلفن همراهش تصاویر و فیلمهایی به دست آمد که نشان میداد او نه تنها مهرنوش بلکه دختران دیگری را هم قربانی خشونت و آزار کرده است.
مرد جوان به دستور بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی تهران در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار داده شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
منبع: رکنامنبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: اخبار حوادث تجاوز به عنف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۶۸۸۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکسهای زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است
به گزارش همشهری آنلاین، زن میانسال که از حدود یک هفته قبل از دخترش اطلاعی نداشت، با دیدن دختر فراری خود در مرکز انتظامی لب به گلایه گشود و با بیان اینکه دیگر از رفتارها و آبروریزیهای دخترم خسته شدهام و میخواهم سرپرستی او را به شوهر سابقم بسپارم، درباره ماجراهای فرار دخترش از منزل به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: بعد از فوت همسرم با مرد دیگری ازدواج کردم اما با او سازگاری اخلاقی نداشتم به همین دلیل هم از شوهر دومم طلاق گرفتم تا خودم فرزندانم را تربیت کنم ولی با آنکه ۴ نفر از فرزندانم زندگی خوبی دارند، در تربیت آخرین دخترم عاجز ماندهام و او بلاهایی به سرم آورده است که دیگر تاب تحمل آنها را ندارم.
لادن وقتی وارد دبیرستان شد تحت تاثیر رفتارهای ۲ نفر از دوستانش قرار گرفت و آداب معاشرت، گفتار و حتی پوشش او به کلی تغییر کرد به طوری که بدون حجاب بیرون میرفت و لباسهای بسیار زنندهای میپوشید. من هم اگرچه از این رفتارها زجر میکشیدم اما به توصیه دخترانم زیاد سختگیری نمیکردم تا لادن لجبازی نکند و اوضاع بدتر نشود.
جدال پدر و دختر بر سر خواستگار آمریکایی | رضایت نمیدهم مگر به شرط... فرار دختر جوان با پسری که او را کنیز خودش کرد | کتکم میزد و دستهایم را میسوزانداین ماجرا تا حدی پیش رفت که دیگر نمیتوانستم دخترم را کنترل کنم. او بعد از دیپلم در یک داروخانه مشغول کار شد و به بهانه اضافهکاری تا نیمههای شب به خانه نمیآمد و گاهی نیز تا سپیدهدم در منزل دوستانش به سر میبرد. در همین روزها بود که فهمیدم با پسری آشنا شده است و مدام از طریق فضای مجازی با او ارتباط دارد به گونهای که حتی در مهمانیها هم گوشی تلفن از دستش نمیافتاد.
در این شرایط با آن پسر جوان تماس گرفتم و به او گفتم بیش از ۲ سال است که با لادن ارتباط داری. حالا بیا و تکلیف او را مشخص کن. فرزین هم که فقط برای هوسرانی با دخترم دوست شده بود، وقتی این جملات را شنید، خیلی راحت گفت: من در کیش هستم و هیچ علاقهای هم به دختر شما ندارم، لطفا مزاحم نشوید!
این شکست عاطفی موجب شد دخترم نسنجیده ما را مقصر این شکست عشقی بداند، در حالی که آن پسر فقط با چربزبانی به دنبال هوسرانی بود. بعد از این ماجرا روزی لادن با یک سگ پشمالو وارد خانه شد و ادعا کرد میخواهد آن سگ را در خانه نگهداری کند. این رفتار او موجب شد دخترانم و بستگان نزدیکم با ما قطع رابطه کنند چراکه آنها نمیتوانستند با این فرهنگ زندگی کنند.
من مجبور بودم با رفتارهای دخترم کنار بیایم، اما کار به جایی رسید که پای او به خانه مجردی ۲ نفر از دوستانش باز شد که هیچ قید و بند اخلاقی نداشتند و عامل بدبختی لادن شدند. یکی از همین دوستانش از او خواسته بود عکسهای بسیار زننده و شرمآوری از خودش بگیرد و آنها را در فضای مجازی به اشتراک بگذارد. آنها آنقدر از زیباییهای ظاهری دخترم تعریف و تمجید کرده بودند که او هم تحت تاثیر همین حرفها چنین رفتار زشتی را مرتکب شد و این تصاویر را در فضای مجازی منتشر کرد.
از آن روز به بعد هیچکدام از اطرافیانم به خاطر این رسوایی و آبروریزی به خانه ما نیامدند و از شدت شرم حتی لادن را جزء فامیل خودشان نمیدانستند. اکنون نیز حدود یک هفته است از منزل فرار کرده و من هیچ اطلاعی از او نداشتم تا اینکه از کلانتری تماس گرفتند و من او را در اینجا دیدم.
با توجه به حساسیت این پرونده، مشاورههای روانشناختی توسط کارشناسان اجتماعی در حالی با راهنماییهای سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفای مشهد) آغاز شد که دختر ۲۰ ساله در جریان عواقب فرار از منزل و سرنوشت دخترانی قرار گرفت که پس از فرار به دام باندهای تبهکاری و فساد افتادهاند و آینده خود را نابود کردهاند.
کد خبر 848595 منبع: خراسان برچسبها خبر مهم نوجوان خانواده حوادث ایران